ژئوپلیتیک به عنوان شاخه ای از رشته جغرافیای سیاسی دارای ماهیت علمی است و همانند هر نظام علمی دیگری در سپهر معرفتی بشر، دارای دو وجه بنیادی و کاربردی است. وجه بنیادی ژئوپلیتیک به تولید نظریه های علمی و گزاره های نظری و توسعه معرفت شناسی ژئوپلیتیک می پردازد. وجه کاربردی آن ناظر بر تولید نظریه های کاربردی، الگوها و روشهای عملی ژئوپلیتیک در راستای رفع نیازهای ملتها، کشورها و جوامع بشری است. دانش کاربردی ژئوپلیتیک می تواند همانند گزاره ها و نظریه های کاربردی سایر رشته های علمی تا حدی متاثر از جهان بینی، ایدئولوژی، فرهنگ، نگرش و نیز علایق ملت ها، کاربران سیاسی و حکومت ها باشد.
آرا و نظرات علمی
پنج سناریوی احتمالی برای آینده جهان در پی بحران اوکراین
به نقل از خبرگزاری ایسنا: یک استاد دانشگاه «جنگ محدود و کنترلشده با برتری روسیه»، «جنگ محدود و کنترلشده با شکست روسیه»، «آتشبس فوری و مصالحه»، «جنگ نامحدود و قابل کنترل» و «جنگ نامحدود و غیر قابل کنترل» را به عنوان پنج سناریوی محتمل برای آینده جهان در پرتو بحران اوکراین عنوان کرد.
محمدرضا حافظنیا، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، عصر چهارشنبه در وبیناری تخصصی که با موضوع «سرنوشت آینده جهان در پرتو رقابتهای ژئواستراتژیک قدرتها با تأکید بر بحران ژئوپلیتیکی اوکراین» از سوی گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و انجمن ژئوپلیتیک ایران و همچنین سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح دانشگاه افسری امام علی(ع) برگزار شد، ویژگیهای ژئوپلیتیکی اوکراین به عنوان سرچشمه و انگیزه بحران کنونی را برشمرد و گفت: قرارگرفتن در موقعیت ژئوپلیتیکی حائل بین روسیه با ناتو و اتحادیه اروپا، داشتن موقعیت ترانزیتی و کنترلی بین سیستم فضایی آسیا و اروپا، قرارگرفتن در فضای جغرافیایی اوراسیا و مجاورت با روسیه، برخورداری از ساختار فضایی و انسانی تقسیمشده شرقی و غربی، داشتن موقعیت مفصلی و دروازهای در سطح اتصال دو بلوک قدرت جهانی، داشتن پتانسیل ذاتی رقابت و تقابل با روسیه به عنوان قدرت سطح اول سیستم اسلاویک از جمله ویژگیهای اوکراین است.
وی پیوند تاریخی ساختاری با روسیه و نیز نگرش روسها به اوکراین و کیف به عنوان نیای فضایی روسیه، داشتن ارزش اقتصادی و غذایی فضای جغرافیایی اوکراین با خاک حاصلخیز، داشتن ارزشهای جغرافیایی زیرساختی و روساختی شامل موقعیت استراتژیک دریایی، ظرفیتهای تکنولوژیک فضایی و اتمی، صنایع، علم و فناوری، کشاورزی، منابع طبیعی، منابع آب، منابع نیروی انسانی متخصص و معادن، داشتن موقعیت همسایگی بزرگترین پیمان نظامی جهان و نیز اتحادیه اروپا، دسترسی به مسکو و غرب و روسیه بهعنوان ابزار کنترل و مهار روسیه توسط رقبای ژئواستراتژیک، وجود احساس هویت ملی و ناسیونالیسم اوکراینی مستقل و متفاوت از هویت روسی در بین اکثریت جمعیت اوکراین بهعنوان سرچشمه دگرپنداری، قهر، رقابت، جداییگزینی، تقابل و مقاومت را از دیگر ویژگیهای ژئوپلیتیکی اوکراین عنوان کرد.
این مدرس دانشگاه در ادامه سخنرانی خود پنج سناریوی محتمل برای آینده جهان به دنبال بحران اوکراین را مطرح و خاطرنشان کرد: اولین سناریوی محتمل برای بحران اوکراین «جنگ محدود و کنترلشده با برتری روسیه» است. در این سناریو کنترل بحران اوکراین در داخل مرزهای این کشور و نهایتاً آتشبس و پایان درگیری با برتری روسیه در پرتو مذاکرات، تلاشها و تفاهمات سیاسی و دیپلماتیک دوجانبه، چندجانبه و بینالمللی رخ خواهد داد.
حافظنیا ادامه داد: تحقق اهداف و خواستههای روسیه و تقویت اندیشه اوراسیاگرایی در فضای سیاسی روسیه، بازگشت اوکراین به شرایط موقعیت حایل و تبدیلشدن به قلمروی ژئوپلیتیکی روسیه، ارتقای منزلت ژئوپلیتیکی روسیه در آسیا و جهان، افزایش توان چانهزنی روسیه در امور منطقهای و جهانی و توسعه حوزه نفوذ آن در قلمروهای سنتی غرب، بهبود و توسعه مناسبات دوجانبه و چندجانبه روسیه و متحدان، رشد وسوسههای فضایی روسیه برای قلمروگشایی جغرافیایی و ژئوپلیتیکی بهویژه در غرب و جنوب روسیه و همچنین تغییر محسوس در موازنه قدرت جهانی به نفع روسیه و به ضرر آمریکا، اروپا و ناتو از نتایج سناریو جنگ محدود و کنترلشده با برتری روسیه در بحران اوکراین است.
وی «جنگ محدود و کنترلشده با شکست روسیه» را دومین سناریوی بحران اوکراین عنوان کرد و گفت: در این سناریو مقاومت اوکراینیها با حمایت رقبای روسیه اعم از آمریکا، اروپا و ناتو و پایان جنگ و بحران با شکست روسیه در داخل مرزهای اوکراین صورت میگیرد و از نتایج آن میتوان به کاهش منزلت ژئوپلیتیکی روسیه در منطقه و جهان در مقابل افزایش منزلت اوکراین، تغییر موازنه قدرت جهانی به نفع عائله استراتژی بحری (آمریکا، اروپا، ناتو و متحدان آنها) و افزایش منزلت ژئوپلیتیکی آنان تحول در ساختارهای فضایی سیاسی حقوقی و اقتصادی جهان به نفع آمریکا ناتو و متحدان آنها، انقباض فضایی روسیه و تبدیلشدن آن به کشوری عادی فرودست و قابل کنترل و قرارگرفتن چین در موقعیت ژئوپلیتیکی فرودست و تشدید فرآیند رقابت و تقابل بین آمریکا و له استراتژی بحری با چین اشاره کرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: «آتشبس فوری و مصالحه» سومین سناریوی محتمل برای آینده جهان در پی بحران اوکراین است. در این سناریو اوکراین و روسیه در پرتو مذاکرات دو و چندجانبه به تفاهم رسیده و بدون قید و شرط اعلام آتشبس میکنند و ارتش روسیه نیز به پشت مرزهای مشترک باز میگردد. نتیجه این سناریو کاهش یا پایان بحران با کمترین خسارات و تلفات انسانی، مادی و اقتصادی، تثبیت بیطرفی و موقعیت ژئوپلیتیکی حائل و استقلال اوکراین، تضمین صلح و امنیت در قلمرو اوراسیا و جهان و نیز حفظ ثبات وضع و ژئوپلیتیکی موجود و تداوم دوره گذار ژئوپلیتیکی در جهان است.
حافظنیا «جنگ نامحدود و قابل کنترل» را به عنوان چهارمین سناریوی احتمالی برای آینده جهان در پی بحران اوکراین بود عنوان کرد و گفت: بر اساس این سناریو شاهد تشدید درگیری نظامی و گسترش آن به خارج از اوکراین و فضاهای پیرامونی روسیه و نیز قلمروی ناتو در اروپا خواهیم بود. از نتایج وقوع این سناریو شروع جنگ جهانی تمامعیار در مناطق اوراسیا و آتلانتیک با برتری اولیه روسیه و برتری ثانویه ناتو و آمریکا، افزایش تلاشهای سازمان ملل تضعیفشده، چین، هند و سایر کشورهای جهان برای کنترل طرفین درگیر و مهار بحران گسترش اعتراضات مدنی و شهروندی در جهان برای صلحطلبی و نفرت از جنگ و درگیری بهویژه در روسیه و اروپا و آمریکا و بهبود منزلت ژئوپلیتیکی چین در سیستم جهانی به عنوان قدرت دستنخورده و تعیینکننده در نظام آینده جهان اشاره کرد.
وی ادامه داد: در سناریوی پنجم محتمل برای آینده جهان در پی بحران اوکراین «جنگ نامحدود و غیر قابل کنترل» است. در این سناریو شاهد تشدید درگیری نظامی و گسترش آن به خارج از اوکراین و فضاهای پیرامونی روسیه و نیز قلمروی ناتو و سپس به کل جهان خواهیم بود؛ صفآرایی اجزا و عائله دو استراتژی بری (روسیه، چین و متحدان آنها) و بحری در برابر همدیگر را و گسترش جنگی تمامعیار، مخرب و هستهای به تمام جهان و فضاهای بین سیارهای و ستارهای، تخریب میراث تمدنی، اقتصادی، زیستی، تکنولوژیک، سکونتگاهی و ارتباطی بشر، تحمیل رنج و مصیبت جسمی و روحی، قحطی و بیماریهای واگیردار بر ملتها و ابنای بشر در سراسر جهان و تهدید حیات بشر و احتمال انقراض نسل انسان و سایر موجودات زنده از جمله نتایج وقوع سناریوی جنگ نامحدود و غیر قابل کنترل در آینده بحران اوکراین است.
این مدرس دانشگاه سناریوهای جنگ محدود و کنترلشده با برتری روسیه و جنگ محدود و کنترلشده با شکست روسیه را به دلیل پیامدهای آنها سناریوهایی نامطلوب عنوان کرد که احتمال وقوع آنها زیاد است.
حافظنیا خاطر نشان کرد: در صورتی که سناریوی جنگ محدود و کنترلشده با برتری روسیه تحققپذیر نباشد و سناریوی دوم یعنی جنگ محدود و کنترلشده با شکست روسیه از احتمال بیشتری برخوردار شود، آنگاه سناریوی جنگ نامحدود و قابل کنترل در دستور کار روسیه قرار خواهد گرفت که این موضوع نگرانکننده است و طرف مقابل را وارد جنگی تمامعیار میکند. بنابراین همه باید تلاش کنند تا بحران اوکراین در کوتاهمدت پایان یابد.
وی همچنین با بیان این که «سناریوی پنجم یعنی جنگ نامحدود و غیر قابل کنترل بدترین سناریو و حاوی پیامی بد برای بشریت و ساکنان جهان است» اظهار کرد: سناریوی سوم یعنی آتشبس فوری و مصالحه بهترین سناریو حاوی پیام خوبی برای ملتها و ابنای بشر است اما متاسفانه احتمال وقوع آن ضعیف است.
این استاد دانشگاه همچنین با بیان این که «رقابت و منازعه دو گروه قدرت جهانی و به عبارتی متحدان و عائله استراتژیهای بری و بحری در جهان کنونی ماهیت امپریالیستی دارد»، اظهار کرد: به این فرآیند کشمکش فضایی بین بلوکهای قدرت فلسفه انسانگرایانه امنیتی و صلحآمیز جهانی ندارد. در واقع این فرآیند، جنگی امپریالیستی است که بانیان رهبران سیاسی امپریالیست و خودکامه دو بلوک قدرت رقیب جهانی هستند که با کمال تاسف باید هزینه جانی روحی مادی و مالی آن را تا سر حد نابودی همه چیز، در ابتدا ملتها و شهروندان فضاهای جغرافیایی درگیر و سپس کل بشریت پرداخت کنند.
منبع: https://khabaronline.ir/news/1611051
قلمروهای ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران
انواع قلمروهای ژئوپلیتیکی
قلمروهای ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران به دو گروه تقسیم می شود:
الف) قلمروهای طبیعی،
ب) قلمرهای ادعایی،
قلمروهای ژئوپلیتیکی طبیعی
جمهوری اسلامی ایران در این قلمروها از وزن ژئوپلیتیکی بالاتر نسبت به دیگر اعضای آن برخوردار است، و یا به نوعی به عنوان قدرت برتر، آن قلمرو را نمایندگی میکند.
استراتژی ملی مدیریت سیاسی فضا: برای اداره بهینه و خروج ایران از مدار توسعه نیافتگی در جهان
استراتژی مذکور برنامه مدیریت سیاسی فضای ملی کشور ایران به عنوان رئیس جمهور است که از سوی نگارنده بهنگام کاندیداتوری در دو دوره هشتم و دوازدهم از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در سالهای 1380 و 1396 ه. ش. شخصا تدوین شده است. ولی بدلیل رد صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان در هر دو دوره، و نداشتن امکان حضور در انتخابات ریاست جمهوری مذکور، فرصت لازم برای مطرح شدن و نیز اجرا در کشور را پیدا نکرده است. از این رو استراتژی مزبور که بروز شده است به عنوان یک سند کشورداری مترقیانه، برای تاریخ و آگاهی نسلهای آینده ملت ایران از سرنوشت گذشته خود مفید است. شاید هم مفاد آن برای مدیران سیاسی فضای ملی که سرگرم اداره کشور هستند یا خواهند بود نیز مفید فایده باشد. ( تصویر مکاتبات مربوطه ضمیمه است ).
تبیین فلسفی جغرافیای سیاسی دریاها
با نگاهی به تاریخ گذشته، ملاحظه می شود چیزی تحت عنوان جغرافیای سیاسی دریاها به عنوان یک رشته و یک شاخه که ادبیات علمی مدونی داشته باشد وجود ندارد، ولی از قرون 15 و 16 میلادی مطالبی در حوزه حقوق بینالملل، یا قاعدهگذاری در فضای دریایی وجود داشته است. این در حالی است که در حوزه جغرافیای سیاسی دریاها،کنش سیاسی نسبت به فضای دریاها از قدیم الایام توسط دولتها وجود داشته است. برای مثال امور خاصی در حوزه جغرافیای سیاسی دریاها نظیر سلطه بر دریا، کنترل دریاها، نظریههای قدرت دریایی، کاربری دریا در حمل و نقل، تولید غذا و…وجود داشته است. اما ادبیاتی تحت عنوان «جغرافیای سیاسی دریاها» وجود نداشته است.
راهبرد منطقی سازی ساختار سازمانی حکومت ها (با تاکید بر ج. ا. ایران )
فضاهای جغرافیایی به عنوان چارچوب استقرار موجودات عالم در مقیاس های مختلف از میکرو تا ماکرو (محلی تا کروی) دارای ابعاد سه گانه: طول، عرض و ارتفاع هستند و به مثابه زیستگاه سازه های انسانی عمل می کنند. هر فضای جغرافیایی در قالب یک اکوسیستم جغرافیایی، مرکب از دو ساخت فیزیکی و انسانی می باشد.
ساخت فیزیکی فضا شامل الگوی سیستماتیک و نظام یافته ای از عناصر طبیعی و مصنوعی است که در حکم فضای زیست، فعالیت و حرکت سازه های انسانی، و سرشار از منابع زیرساختی و روساختی مورد نیاز برای حیات و بقای آنها در مقیاس های مختلف عمل می کند.
ساخت انسانی شامل ابنای بشر در اشکال سازه های سیستماتیک انسانی/ اجتماعی مختلف مرکب از اقوام، گروههای دینی، ملت ها، شهرنشینان، روستا نشینان، عشایر، سازه های سازمانی و کارکردی و غیر آن می باشد که دارای هویت و ارزشهای مشترک، آرمانها، اهداف و منافع مشترک و در عین حال متعارض و متفاوت با سایر سازه های انسانی می باشند که بر اساس آن اندیشه و کنش ژئوپلیتیکی آنها را شکل می دهد.
تحلیل ژئوپلیتیکی سناریوهای محتمل درباره برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
این نوشته پیشتر در مهرماه 1396 نگارش شده است.
در بیانی ساده، حاکمان ناشی و کله شق، جز تخریب ره آورد دیگری ندارند. این حکمی فراگیر و جهان شمول است که تجارب آن در دنیا کم نیست. البته پارادایم رایج دموکراسی بروز چنین پدیده هایی را محتمل می کند.
کردارهای ترامپ اینگونه است که آمریکا را به سوی تخریب پیش میبرد و این خبر خوبی برای سایر ملتها و دولتهاست. گویی ایالات متحده آمریکا به دوران کهولت خود رسیده است. قرار گرفتن این گونه افراد در قدرت، ایجادکننده نوعی باور کاذب در آنان است که اینها مظهر قدرت اند و هر تصمیمی که بگیرند قابل اجراست و توهمی در آنان شکل میگیرد که همه باید از آنها پیروی کنند و باید آنان را همراهی کنند و این توهمی خطرناک است. غرور قدرت آنان را فرا میگیرد و این شروع زوال است. هانتینگتون اصطلاح «تکبر آمریکایی» را به کار میبرد. وی میگوید آمریکا را تکبر آمریکایی ساقط خواهد کرد. نمیگوید قدرتهای دیگر ایالات متحده آمریکا را از پای درخواهند آورد؛ میگوید تکبر آمریکایی بزرگترین دشمن آنان است. این تکبر در سیستم آمریکا نهادینه شده است. اکنون در رفتار و حرکات ترامپ هم میشود این تکبر را دید. فکر میکند همه باید تابع وی باشند. تصمیم میگیرد که برجام را پاره کند و انتظار همراهی و تبعیت سایرین را دارد!
تعریف فضا و مفاهیم فضایی
فضا:. فضا عبارتست از مجموعه ای از مکانها که با هم دارای ارتباط نظام یافته و سیستماتیک باشند. در مقیاس شهرها، کلیت شهر بر روی نقشه، یک مکان است. ولی شهر خود دارای فضای سه بعدی است که واجد انبوهی از مکانهای خردتر است که در درون شهر با یکدیگر دارای روابط سیستماتیک می باشند. بر این اساس فضای شهری در واقع یک اکوسیستم جغرافیایی را تشکیل می دهد.
طرح تحول بنیادین ساختار سازمانی و دستگاه اداری حکومت جمهوری اسلامی ایران
طرح تحول بنیادین ساختار سازمانی و دستگاه اداری حکومت جمهوری اسلامی ایران
( مبتنی بر فلسفه جغرافیایی حکومت )
از:دکتر محمدرضا حافظ نیا
استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تربیت مدرس
برای ارائه به:
همایش ملی جغرافیای سیاسی کاربردی، مهر ماه 1391
بلحاظ نظری از منظر جغرافیای سیاسی، کشور به عنوان پدیده ای سیاسی/ فضایی از سه رکن اساسی به شرح زیر برخوردار است ( حافظ نیا،1381: 7):
- سرزمین، یا قلمرو جغرافیایی زیستگاه ملت، و نیز قلمرو فرمانروایی اعتباری حکومت که ممکن است الحاق و انتزاع در آن صورت بگیرد. اما پایدار و ابدی است. هر چند ممکن است همراه با انسانهای ساکن و وابسته به آن دارای انقباض و انبساط فضایی بشود.
- ملت، یا سازه انسانی، که زیستگاهشان قلمرو جغرافیایی کشور است «Homeland-Motherland» و از حق طبیعی تابعیت و نتیجتا از حقوق شهروندی برخوردارند، و با حفظ رابطه نسلی بین پیشینیان و آیندگان، موجودی ابدی و پایدار می باشد. ملت خط تاریخی دارد یعنی گذشته، حال و آینده آن بهم مرتبط است.
- حکومت، از منظر جغرافیای سیاسی، حکومت و یا ساختار سیاسی کشورها رو بنا هستند و زیربنای آن دو رکن: قلمرو سرزمین و ملت می باشد. حکومت از لحاظ انتزاعی پایدار و ابدی است ولی بلحاظ واقعی ابدی نیست و متغیر و ناثابت است. چون حکومتها و رژیمها تغییر میکنند و هیچ حکومت و رژیم خاصی، ابدی نبوده و نمی باشد. شاخص رژیمها ایدئولوژی سیاسی و قانون اساسی آنها است. حکومت یعنی کل ساختار سیاسی، اما دولت یعنی قوه مجریه.
انتشار ویروس کرونا و بی عدالتی فضایی/ جغرافیایی
انتشار ویروس کرونا و بی عدالتی فضایی/ جغرافیایی
از:
دکتر محمدرضا حافظ نیا. استاد گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
دکتر مصطفی قادری حاجت. استادیار گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
نابرابری های ناشی از توزیع نامتوازن ثروت، فرصت و قدرت در بین مکانها و فضاهای جغرافیایی به عنوان زیستگاه سازه های انسانی که از آن تحت عنوان بی عدالتی فضایی/ جغرافیایی یاد می شود، یکی از پیشرانه های گسترش و تشدید اثرات مخرب بیماریهای اپیدمیک از جمله ویروس کووید 19 است. شکاف فقر و ثروت در فضاهای جغرافیایی به عنوان پدیده ای شوم، مهمترین خروجی ملموس بیعدالتی فضایی به حساب می آید. فقر عامل تشدید بیماریهای زمینه ای و باعث کاهش سن آسیبپذیری در برابر بیماریهای مختلف میشود. این نوشتار ضمن بررسی مقدماتی اثرگذاری بی عدالتی فضایی و کرونا در جوامع پیشرفته، تاثیر بی عدالتی فضایی بر اثرگذاری کرونا در ایران را با توجه به شاخصه های نظام سلامت مورد توجه قرار داده است.
بحران کرونا و بازآفرینی نقش مرزهای بین المللی
بحران کرونا و بازآفرینی نقش مرزهای بین المللی
از:
دکتر محمدرضا حافظنیا؛ استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
ابراهیم احمدی؛ دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
بیتردید بحران کرونا، ضمن یادآوری مفاهیم پایه در جغرافیای سیاسی (سرزمین، ملت، زیستگاه، حاکمیت، حکومت، امنیت، دولت، قلمرو، مرز و…)، با یادآوری نقش مرزها در دفاع از اصل امنیت ملی، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، استقلال ملی، قلمرو آرایی و…، هشدار مجددی بود در جهت فلسفی اندیشی و نگرش عقلایی و واقع بینانه به هستی و کارکرد مرزها. اغراق نیست اگر بگوییم این بحران عامل خیزش مجدد مرزهای جغرافیای سیاسی در همه مقیاسها از محلی/ مکانی تا بین المللی بود.
راهبرد جغرافياي سياسي/ ژئوپلیتیکی حل بحران کرونا و بيماري هاي پاندميک
راهبرد جغرافياي سياسي/ ژئوپلیتیکی حل بحران کرونا و بيماري هاي پاندميک
از:
دکتر محمدرضا حافظ نيا، استاد جغرافياي سياسي دانشگاه تربيت مدرس
دکتر ابراهيم رومينا، استاديار جغرافياي سياسي دانشگاه تربيت مدرس
جهان از اواخر سال 2019 تا کنون، در تلاطم و نابسامانی ناشي از بيماري واگیر دار کرونا (COVID- 19) بسر میبرد) WTO. (1), 2020 (. ویروسي مخرب، که ميتواند درسآموختههاي فراواني براي جهان آسيبپذير داشته باشد. در اندک زماني، مرزهاي جهاني را در نوردید و وارد ساير فضاهاي جغرافيايي و تمامی کشورهای جهان که متأثر از شبکه پیچیده و درهمتنیده اقتصادي، اجتماعي و کنشهای فضايي بودند گرديد.