نظریه سرچشمه های جغرافیایی منازعه بین کشورها
در ارتباط با انگیزههای تنش، منازعه و جنگ بین کشورها و سازه های انسانی، عوامل و ارزشهای جغرافیایی نقش اساسی را به عهده دارند. عواملی که به عنوان ارزشها و منافع ملی و یا جمعی ملتها و سازه های انسانی از قبیل سرزمین، فضا، مرز، منابع معدنی، آب، سرمایه، علم و فناوری و… به آن نگریسته میشود. همچنین عوامل زمینه ای که موجبات تمایز و تفاوت بین سازه های انسانی نظیر گروههای قومی، مذهبی و نژادی را به وجود میآورند در بروز تنش موثرند. علاوه بر این مسئله تغییر، تاسیس، موجودیت و شکلبندی ساختار سیاسی- فضا و تغییر وضعیت جغرافیای سیاسی در مقیاسهای محلی، منطقهای و جهانی عمدتا از نظر حکومتها به عنوان هدف سیاسی منازعه تعیین میشوند. همچنین احتمال وجود جنبههای فطری، روانشناختی، و ایدئولوژیک در وقوع منازعه بین کشورها وجود دارد.
عوامل اساسی تولید کننده جنگ به طور عینی آنهایی هستند که از آنها برداشت ارزشها و منافع حیاتی و جمعی به عمل میآید که برای تصرف، کنترل یا رفع تهدید از آنها به اقدام سیاسی و جنگی مبادرت میشود. این عوامل و ارزشهای بنیادین در حوزههای جغرافیا، سیاست و ایدئولوژی قرار دارند. معمولا حکومتها نسبت به برخی عوامل جغرافیایی/ طبیعی یا انسانی/ بیرون یا درون قلمرو خود دیدگاهی ناسازگار با دیدگاه همسایگان یا قدرتهای مداخله گر منطقهای یا جهانی دارند که در چنین حالتی مشاجره میان آنها بروز میکند.
عمدهترین عوامل جغرافیایی تاثیرگذار در تولید تنش و منازعه بین کشورها عبارتند از:
- فضا و خاک: کشورهای قويتر معمولاً چشم طمع به قلمرو سرزمینی دیگران بویژه همسایگان خود دارند، و برای نفوذ در فضای جغرافیایی و یا حتی تصرف اراضی آنها تلاش می کنند.
- مسیر ارتباطی: همه کشورها بویژه کشورهاي محصور در خشکی نیاز به ارتباط با دنیاي خارج دارند. برخی هم براي تردد کشتیهاي تجاري و جنگی به آبراههها و تنگههایی نیازمندند که در قلمرو آنها نیست. لذا تلاش کشورهاي نیازمند براي دسترسی به این زمینهها و تلاش دارندگان گذرگاههای زمینی، هوایی و دریایی براي بهرهمندي بیشتر، باعث تنش میشود.
- خط تقسیم آب و سرچشمه رودخانهها: هنگامی که چنین پدیدهاي در مرز دو کشور باشد، فرسایش بستر رود، جابجایی مرز را به دنبال دارد و پیامد آن تنش و اختلاف مرزي دو کشور همسایه میباشد.
- رودخانههایی که در مسیر خود از چند کشور میگذرند: آنها تمام یا بخشی از سرزمین کشورهای مسیر گذر را سیراب میکنند، و در تنشزایی میان این کشورها نقش دارند. چون شهروندان هر کشور مدعی “حق آب” هستند و هر دستکاري در آب رودخانهها مانند احداث سد، بهرهبرداري بیشتر، تغییر مسیر و… میتواند به اختلافات دامن بزند.
- مرز دریایی مشترك: این مرزها گرچه بر اساس مفاد کنوانسیون 1982 حقوق دریاها مشخص میشود، اما چگونگی ترسیم خط مرز و قلمرو سازی، بهرهبرداري از کانیهاي فلات قاره، ذخایر آبزیان و نیز شیوه مالکیت یا تصرف جزایر میتواند باعث تنش میان کشورهاي ذینفع شود.
- تعیین مرزهاي مشترک دریاچهاي: که برای رژیم گذاری میان کشورهای ساحلی آنها مسئله آفرین است.
- منابع زیرزمینی مشترک مرزي که در دو سوي خط مرز گسترش پیدا کردهاند: چنانچه میان کشورهاي ذینفع، بر سر شیوه بهرهبرداري از آنها توافقی حاصل نشود، میتواند به تنش میان آنها بینجامد.
- مجاورت پایتخت یا شهر بزرگ و حساس یک کشور با مرز: بدلیل قائل شدن حاشیه امنیتی براي آن.
- یک موقعیت استراتژیک: که برخورداري از آن موازنه قدرت نظامی را دگرگون میکند و دارنده آن میتواند کشور رقیب را زیر فشار و یا تهدید بگذارد.
- ذخایر کانی یا سوختی چشمگیر و غنی: که کشور همسایه یا کشورهاي قدرتمند برون مرزي و جهانی به آن چشم می دوزند و براي تصرف یا بهرهبرداري از آن میکوشند.
- روش مصنوعی بارانزا کردن ابرهاي گذرنده: که ممکن است با اعتراض کشورهایی که همه ساله به شکل سنتی و طبیعی از ذخیره رطوبتی این ابرها سهم و بهرهاي داشتهاند، قرار بگیرد.
- جابجایی عشایر در دو سوي مرز بینالمللی: عشایري که براي ادامه حیات و بقاي خود به دامپروري متکی هستند و زندگی دامی آنها هم به علفزارهاي مناطق ییلاق و قشلاق بستگی دارد، جابجایی آنها در دو سوي مرز بینالمللی میتواند تنشزا باشد.
- گروه اقلیت جداییخواه: اقلیتهاي قومی یا مذهبی که در حاشیه کشورها مستقرند چنانچه از اندازه و وزن ژئوپلیتیکی کافی برخوردار باشند و عوامل بیرونی نیز به آنها کمک کند، میتواند منشأ تنش با کشور مادر باشند و بر روابط آن با کشورهاي محرك یا پشتیبان خود تأثیر منفی بگذارد.
- گروه اقلیت محاط در خشکی کشور مادر: که مورد حمایت کشور متروپل حامی خود قرار می گیرد.
- گروه اقلیت پراکنده در دو سوي مرز: که با یکدیگر تعاملات فضایی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، و … میان مرزی دارند.
- گروه اقلیت گسترش یافته از یک کشور به کشور مستقل دیگر: برخی گروههاي اقلیت حاشیه کشورها، به گونهاي دنباله ملت کشور دیگر هستند و با آن تجانس دارند. چنانچه حکومتهاي مادر بخواهند، میتوانند از آنها به عنوان اهرم فشار علیه همسایه استفاده و یا آنان را به جدایی از آن کشور و پیوستن به خود تشویق کنند.
- تفاوتها و تضادهاي فرهنگی و هویتی: گاهی سازه های انسانی و ملتهاي همسایه به علت خصیصههاي فرهنگی و دینی متفاوت با هم سازگاري ندارند و این پدیده به بروز تنش، اختلاف و کشمکش بین آنها کمک میکند (حافظنیا، 1379: 200-197).
منابع:
- حافظنیا، محمدرضا. (1385). اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک. مشهد: انتشارات پاپلی.
- حافظنیا، محمدرضا. (1379). مبانی مطالعات سیاسی- اجتماعی(جلد اول). قم: نشر سازمان حوزهها و مدارس علمیه خارج کشور.
بازدید کل: 587 , بازدید امروز: 2
دکتر محمدرضا حافظ نیا متولد۱۳۳۴ در روستای خراشاد شهرستان بیرجند، و استاد پایه 44 گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس است. تخصص ایشان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است. وی در سال ۱۳۶۹ به عنوان اولین فارغ التحصیل دوره های دکتری دانشگاه تربیت مدرس موفق به اخذ مدرک دکتری در رشته جغرافیای سیاسی شد.
0 نظرات