بحران کرونا و تحول مفهوم امنیت ملی و بین المللی
بحران کرونا و تحول مفهوم امنیت ملی و بین المللی
دکتر محمدرضا حافظنیا؛ استاد گروه جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
محمود نورانی؛ دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
«ویروس کرونا» بزرگترین چالش و بحران جهان در ۷۵ سال اخیر است. هم اینک شرایط دنیا بدلیل گسترش روزافزون ویروس کرونا و عوارض ناشی از آن، به گونهای است که تمام کشورها اعم از ضعیف و قوی و فقیر و غنی در گیر آن بوده و تلاش خود را جهت مقابله با این بیماری به کار گرفتهاند.
با وجود اینکه کشورها و حکومتها در عرصه «امنیت ملی و بین المللی» خودشان را به ابزارهای گستردهای مجهز ساخته و برای مقابله با آن نظر به زمان و شرایط، راهبردهای موثری طرحریزی میکنند اما گویا هر چه جهان به پیش میرود، به همان اندازه خطرها، چالشها و تهدیدهای امنیتی ناشناخته نیز بیشتر پدیدار میشوند و شرایط خطرناکتری را برای حیات و بقای بشر به وجود میآورند.
مفهوم امنیت ملی و بین المللی در شکل کلاسیک آن بر بعد نظامی و سیاسی تاکید و تمرکز داشت. لیکن مدتی است که صاحب نظران رشته های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، علوم سیاسی و روابط بین الملل و علوم استراتژیک از این چارچوب عبور کرده و ابعاد امنیت را گسترده تر نموده اند. یکی از ابعاد جدید امنیت، که بیش از دو دهه است توسط نگارنده در ایران مطرح گردیده (حافظ نیا، 1378: 63-81)، بعد طبیعی آن است که ناظر بر ایمنی و آرامش فضای جغرافیایی زیستگاه سازه های انسانی ناشی از پدیده ها و تهدیدات طبیعی نظیر سوانح طبیعی، بیماری های واگیر دار و اپیدمیک، آلودگی های محیطی، کاستی بنیادهای زیستی، بحرانهای اکولوژیک و اکوسیستمی و غیر آن می باشد. تامین شرایط و امکانات لازم برای حفاظت از جان و مال انسانها و سازه های انسانی ساکن در مکانها و فضاهای جغرافیایی در برابر حوادث مزبور و نیز بیماریهای اپیدمیک طبیعت پایه، استاندارد سازی زیستگاه، ارتقای سطح بهداشت و تامین نیازهای درمانی و زیستی آن از نوع امنیت طبیعی است (حافظ نیا، 1396: 458). از این نوع امنیت گاهی به امنیت محیطی و یا زیستمحیطی نیز تعبیر می شود. چنانکه رابرت کاپلان در سال 1994 م. می نویسد: ” اکنون زمان آن فرا رسیده است تا درک شود که محیط زیست مسئله مهم امنیت ملی در اوایل قرن بیست و یکم است. تاثیر سیاسی و استراتژیک جمعیتهای مواج، پخش بیماری ها، جنگل زدایی و فرسایش خاک، تهی سازی منابع آب، و احتمالا بالا آمدن سطح دریاها تا حالت بحرانی، جملگی در کانون چالش سیاست خارجی کشورها خواهند بود”(Kaplan, 1994: 190) .
باید اذعان نمود؛ آن چه در این روزها با شیوع ویروس کرونا به وقوع پیوسته است، تهدیدی بزرگ برای امنیت جهان به بار آورده است. شیوع سریع جهانی این ویروس، علاوه بر ایجاد فضای ترس و نگرانی حادّ برای عموم مردم در فضاهای جغرافیایی مختلف، اکثریت غالب حکومتها و حتی حکومتهای توسعهیافته و فراصنعتی غربی را نیز با چالشهای جدّی اقتصادی ـ اجتماعی و فضای جدید امنیتی مواجه ساخته و نظامهای مختلف بهداشتی و درمانی آنها را در بوته آزمون قرار داده است.
توقّف اجباری و یا کاهش اجتناب ناپذیر بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتی دینی در سطوح محلی، فرو ملی، ملی و بینالمللی که به سبب شیوع ناگهانی بیماری کرونا حادث شده و منجر به بروز پیامدهای منفی در سطح خرد و کلان شده است، موجب شد تا برخی از صاحبنظران با ارتقای سطح تأثیرگذاری این رخداد در الگوی زیستمان بشری به جایگاه شتاب دهنده تاریخساز، از عصر «پساکرونا» یاد کنند. عصری که در آن تجدیدنظر و یا تغییر در الگوهای کنونی زیست اجتماعی و تعاملات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی در سطح «ملی» و «بینالمللی» و مقدّم بر چنین ساختارهای کارکردی، بازنگری هستی شناختی برخی مفاهیم بنیادین را اجتنابناپذیر می سازد.
با اذعان به عبور مرزهای هستی شناختی معنای «امنیت ملی» از ماهیت سنتی (امنیت نظامی) و رویکرد سلبی (فقدان تهدید) و وارد شدن رهیافت چند وجهی بر دستگاه فکری و نظام تصمیمگیری اغلب کشورها که در آن ابعاد طبیعی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نظامی به عنوان ستونهای اصلی امنیت قلمداد میشوند، و با توجه به اثبات نفوذ پذیری بسیار آسان مرزهای سیاسی در برابر بیماریهای بیوزیستی و آسیبپذیری نظامهای مختلف بهداشتی و درمانی اکثریت کشورها (حتی کشورهای توسعهیافته و فراصنعتی) که برآیند عصر جهانی شده و سرعت حیرتانگیز ارتباطات اجتماعی بشر در سطوح مختلف میباشد، بایسته است «امنیت طبیعی و زیستی» به عنوان یکی از ابعاد جدید «امنیت ملی» شناخته شود.
در ۲۰ سالی که از حمله یازده سپتامبر میگذرد، «تروریسم» در کانون اصلی مباحث امنیت ملی بوده است. با وجود تمام این تحولات و افکار، حکومتها، بویژه حکومتهای بزرگ بر دو بعد نظامی و اقتصادی امنیت متمرکز شده و دیگر عوامل را در اولویت بعدی قرار دادند، تا اینکه «بحران کرونا» ظهور کرد و نشان داد تفکر امنیتی قدیمی نسبت به نقش حکومت تا چه اندازه نارسا بوده است.
امروزه حفظ امنیت ملی هر کشوری و نیز امنیت جهانی و بین المللی، علاوه بر پاسداری از آنها در برابر تهدیدات ساخت دست بشر، در گروِ به حداقل رساندن تأثیرات فعالیتهای مخرب انسان بر ساختار طبیعت، از جمله مصرف بیرویه سوختهای فسیلی، از میان بردن جنگلها و پوشش گیاهی و زندگی جانوری، آلوده کردن فضای جغرافیایی و تخریب اکوسیستم ها بر اثر وارد کردن مواد سمی و شیمیایی و پلاستیک، و نیز پیشگیری از گسترش بیماریهای اپیدمیک می باشد، که قادرند علاوه بر جان شهروندان و اقتصاد ملی، بسیاری دیگر از جنبههای زندگی روزمره مردم را تهدید کنند.
با توجه به تحولات جاری در عرصه بهداشت زیستی بسیاری از ممالک، این دیگر واقعیتی انکارناپذیر است که در جهان امروز، حفظ «امنیت ملی» فقط منحصر به محافظت از یک کشور در برابر اقدامات خصمانه کشور دیگر یا بازیگران غیر حکومتی نیست. میتوان با اطمینانخاطر گفت که دیگر زمان آن گذشته است که عوامل تهدید کننده امنیت ملی در ذهن تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران و نیز فرماندهان نظامی و رؤسای نهادهای امنیتی، فقط محدود به تجهیز یا بکارگیری سختافزار نظامی و یا توسل به عملیات تروریستی ارتشهای متخاصم یا گروههای مسلح چریکی باشند. هر چند هنوز خطر بروز جنگها، بویژه جنگهای هستهای امنیت جهانی را تهدید میکند و هنوز گروههایی مانند القاعده و داعش وجود دارند که احتمالا توان بالقوه برای انجام حملاتی نظیر یازده سپتامبر را داشته باشند، ولی آنچه که بنظر می رسد بیش از هر یک از این عوامل، قدرت جهانی سازی تهدید بشری و سازه های انسانی را دارد پدیده بیماریهای اپیدمیک با قدرت گسترش سریع در مقیاس جهانی می باشد. به عبارتی میکروبها و موجودات میکروسکوپی قدرتمند نظیر ویروس کرونا، کووید 19، که امروزه امنیت ملی و بین المللی در جهان را به چالش کشیده و تهدید نموده است.
امروزه با وجود تغییراتی که در مفهوم امنیت به وجود آمده است، کارکرد امنیتی حکومتها همچنان نقشی اساسی در ارزیابی کارآمدي آن بازي میکند و حکومتی که نتواند امنیت شهروندان خود را تأمین کند، کارآمد تلقی نخواهد شد. اما باید توجه کرد که امروزه امنیت شهروندان به حوزههایی گره خورده است. اگر چه پیشرفتهای علوم زیستی وعدههای شگفت انگیزی را برای درمان بیماریها و شیوههای جدید درمان ارائه میدهند، اما همان دانش و تجهیزات میتواند برای مهندسی پاتوژنهای مرگبار به کار گرفته شود.
امنیت طبیعی یا زیست محیطی نیز می تواند با تهدید از خارج مرزهای کشور رو برو شود. فشار فزاینده بر بنیادهای زیستی و سیستمهای حافظ زندگی و منابع طبیعی تجدیدشونده، برای سلامت و رفاه انسان، دست کم به همان اندازه تهدیدهای نظامی سنتی، جدی هستند. در این ارتباط بنظر می رسد که امنیت طبیعی و زیستمحیطی در ذات خود و به لحاظ ویژگیهای خاصش، بیشتر یک پدیده جهانی است تا ملی، و از آنجا که تهدیدهای طبیعی از جمله تهدیدات بهداشتی و اپیدمیک همه انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد؛ بنابراین برای مقابله با آن «همکاری جمعی کشورها در مقیاس جهانی و منطقه ای» را میطلبد.
بنابراین باید اذعان نمود که تهدیدات امنیتزیستی و بهداشتی، از جمله تهدید ویروسها و باکتریهای اپیدمیک و پاندمیک که ممکن است از یک مکان یا فضای جغرافیایی محلی و میکرو سر برآورده و به سرعت گسترش ملی، منطقه ای و جهانی پیدا می کنند، نه تنها باید در چارچوب امنیت ملی کشورها، بلکه در زمره تهدیدات منطقه ای و جهانی طبقه بندی شوند. بر این اساس ساز و کارهای مبارزه و کنترل اینگونه تهدیدات نیز باید بصورت سیستم یکپارچه و ارگانیک از سطح جهانی تا ملی و محلی طراحی و اجرا گردند. به تعبیر دیگر پیوند و ارگانیزه شدن امنیت جهانی، بین المللی، ملی و محلی در بعد زیستی و بهداشتی معنی فلسفی پیدا می کند. چنانکه درباره تهدید ویروس کرونا، یا کووید19، چنین ضرورتی پدیدار گردید.
جمع بندی:
ویروس کرونا هم دارای عوارض آنی، میان مدت و دراز مدت و هم دارای مقیاسهای ملی، منطقهای و جهانی است. اثرات شیوع این اپیدمی پاندمیک در ابعاد سلامتی، زیستی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی به احتمال زیاد گسترده و دراز مدت خواهد بود. در این باره موارد زیر قابل ذکر است:
- توجه بیشتر به فرامرزی بودن تهدیدات امنیتی غیر نظامی و تاثیر مخرب آنها بر امنیت و سلامت ملتها؛ و متقابلا لزوم نگرش امنیتی به تهدیدات بهداشتی وهمکاری جمعی کشورهای جهان برای مبارزه با آن.
- تقویت مفهوم دولت و حاکمیت ملی و مرزهای بینالمللی برای حمایت از مردم، و متقابلا توجه مردم به اهمیت و ضرورت وجود حکومتهای ملی برای حمایت از سلامت و امنیت خود.
- به موازات تقویت نقش حکومتها و اهمیت ملیگرایی، و تضعیف نسبی روندهای جهانی، ضرورت توسعه همکاریهای بین المللی بدلیل شبکه ای بودن حیات فضاهای جغرافیایی و پیوندهای چند جانبه در جهان.
- بروز تحول در ساختارهای ژئوپلیتیکی و هنجارهای نظام بینالمللی در وجوه امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره
- ساختار ژئوپلیتیکی قدرت در جهان دچار تحول خواهد شد و نقش قدرتهای بزرگ، به ویژه آمریکا، چین و دیگران و نیز قدرتهای منطقهای باز تعریف خواهد شد. به طور مشخص الگوی واکنشی و پاسخی که آنها به حل بحران کرونا بدهند در این زمینه تعیین کننده خواهد بود.
- لزوم تاسیس و یا ساماندهي نهاد ارتش زيستي پایدار در کشورها، با هدف تأمین و تضمين امنيت بهداشتي، غذايي، جسمي و رواني شهروندان و مکانها و فضاهاي جغرافيايي.
منابع:
- احمدی، سیدعباس و همکاران. (1392). جنبههای بینالمللی ژئوپلیتیک زیستمحیطی. پژوهشهای جغرافیای انسانی، دوره 45، شماره 3.
- حافظ نیا، محمدرضا. (1378). ناامنی طبیعی و بازدارندگی توسعه. مجموعه مقالات همایش: پژوهشها و قابلیتهای علم جغرافیا در عرصه سازندگی. مهر ماه 1396. تهران: دانشگاه تهران.
- حافظ نیا، محمدرضا. (1396). اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک. مشهد: انتشارات پاپلی.
- فراهانی، شراره و میرزایی، محمدمهدی. (1395). تاثیر تهدیدات امینت زیست محیطی بر امنیت ملی ایران. فصلنامه پژوهش های سیاسی و بین المللی، سال هفتم، شماره بیست و نهم.
- کاویانی راد، مراد. (1383). امنیت ملی از منظر جغرافیای سیاسی. فصلنامه مطالعات راهبردی، سال هفتم، شماره چهارم.
- ملکی، عزیزالله، (1398). پدافند زیستی و امنیت اجتماعی در مبارزه با شیوع ویروس کووید19، منتشر شده در وبسایت خبرگزاری پلیس ایران، 27/12/1398
- Allan, Behm. (2020). in times of coronavirus and climate change, we must rethink national security. www.theguardian.com, 20 Apr. 2020.
- Foreign policy. (2020). How the World will look after the Coronavirus Pandemic. https://foreignpolicy.com, March 20, 2020.
- Kaplan, R. D. (1994). The coming Anarchy. Ext. from Geopolitics Reader. London: Rutledge.
- Michael Chertoff, Patrick Bury and Kjetil Hatlebrekke. (2020). National Intelligence and the Coronavirus Pandemic. , https://rusi.org, 31 March 2020
بازدید کل: 769 , بازدید امروز: 1
دکتر محمدرضا حافظ نیا متولد۱۳۳۴ در روستای خراشاد شهرستان بیرجند، و استاد پایه 44 گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس است. تخصص ایشان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است. وی در سال ۱۳۶۹ به عنوان اولین فارغ التحصیل دوره های دکتری دانشگاه تربیت مدرس موفق به اخذ مدرک دکتری در رشته جغرافیای سیاسی شد.
0 نظرات