پتانسيل ژئوپليتيكي تنگه هرمز و تغيير ساختار قدرت جهاني
رزمايش مشترک دريايي سه جانبه ايران، روسيه و چين، با عنوان «کمربند امنیت دریایی» از روز جمعه (6/10/98)، به مدت سه روز در آبهای نیمه شمالی اقیانوس هند، دریای عمان و درياي عرب به وسعت تقريبي 17 هزار كيلومتر مربع برگزار شد. بنظر می رسد نقش، جايگاه و رويكرد سه كشور عضو رزمايش در ساختار قدرت جهاني، در تقابل با سيستم غرب به رهبري ايالات متحده آمريكا قرار دارد.
این رزمایش بیانگر نوعی صف بندی ژئواستراتژیک جدید بین دو استراتژی بری و بحری در منطقه عمومي رزمايش (شمال اقيانوس هند و تنگه هرمز) است. این منطقه جغرافیایی از اعتبار ژئوپلیتیکی بالا، بدلیل ارزشهای اقتصادی، ارتباطی، دریانوردی بین المللی، تجاری، نظامی، گذرگاهی، کنترلی و دسترسی تاثیر گذار بر سرنوشت جهان که مطلوب بازیگران اصلی قدرت جهانی و منطقه ای می باشد، برخوردار است.
امروزه سیاست جهاني و بین المللی ماهيتي كاملاً ژئوپلیتیکی به خود گرفته است. به ندرت سیاستی توسط بازیگران سیاسی قدرت اتخاذ میگردد که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تابع یک انگیزه یا ارزش و عامل ژئوپلیتیکی نباشد.
جهان امروز، پس از فروپاشی نظام دو قطبی همچنان در مرحله گذار ژئوپلیتیکی قرار دارد و هنوز نظام مشخص و باثبات ژئوپلیتیکی در فضای جهانی مستقر نشده است. ساختارهای قدرت نيز در مناطق ژئوپلیتیکی حالت دینامیکی و شناور دارند. در نتیجه، فرایندی متناقض از رقابت، همکاری، همگرایی، واگرایی همراه با ائتلافهای غیر منتظره و متعارض و بعضا ناپایدار یا تاکتیکی در فضاهای جغرافیایی بین کشورها و بازیگران اصلی قدرت جهانی، منطقه ای و محلی ایجاد می شود. علاوه بر اين، استراتژیهای ژئواکونومیکی (بعد اقتصادی ژئوپلیتیک) نیز جایگاه مهمي در منازعات بین المللی و جهاني به دست آوردهاند.
هسته مرکزی بحرانهای حاصل از این گونه رقابتها و تنشها، بر روی فضای جغرافیایی مشخصی موصوف به جنوب غرب آسیا تمرکز یافته است که بخشی از هارتلند جدید جهانی پس از جنگ سرد را تشکیل می دهد. در این منطقه پدیده ها، عوارض و فضاهای جغرافیایی ارزشمندی چون خلیج فارس، تنگه هرمز، اقیانوس هند، شرق مدیترانه، بین النهرین، دریای خزر، قفقاز، کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان، ترکیه، عراق، عربستان، یمن، سوریه، فلسطین، تنگه های استراتژیک، مسیرها و گذرگاههای دریانوردی بین المللی و غیره قرار گرفته است که اهميت فوقاستراتژيك يافته و به صحنه رقابت بازيگران قدرت جهاني، منطقه ای و محلی تبديل شده است.
بهرغم اينكه آمریکا همچنان از منزلت قدرت برتر جهانی برخوردار است، ليكن شکستگي نظام قدرت جهانی در دوران گذار ژئوپلیتیکی، سبب شده تا تفوق آمريكا توسط بازیگران مدعی از قبيل چین، روسیه، ايران و کره شمالی در سیستم شرق و حتی فرانسه در درون سیستم غرب به چالش کشیده شود. چين سوداي رهبري نظام قدرت جهاني آينده را دارد و رقیب بالقوه قدرت جهانی آمریکاست. روسیه قدرت بالفعل و رقیب کنونی آمریکا است و در باشگاه قدرتهای جهانی جزو بازیگران اصلی است. جمهوری اسلامی ایران نیز، توانسته قدرت ملی خود را ارتقاء دهد و در جایگاه یک قدرت مؤثر منطقهای ظاهر شود. فرانسه نیز به عنوان قدرت درجه دو سیستم ژئوپلیتیکی غرب با آمریکا در حالت رقابت قرار دارد.
در ورای دوره گذار ژئوپلیتیکی، جهان آرام آرام به سمت نظم جدیدی در حرکت است که مبیّن یک ساختار جدید دو بخشی (شرقی و غربی) در نظام قدرت جهانی است. در بخش غربی، منظومههای قدرت آمریکايی، اروپایی/ آتلانتيكي؛ و در بخش شرقی، منظومههاي قدرت اوراسیایی (شانگهای) و آسیا / پاسیفیکي در حال سازمانيابي قدرت هستند که چین و روسیه و ایران در منظومه شرقی جهان قرار می گیرند.
با برگزاري رزمايش مشترک سهجانبه دريايي، سه قدرت بخش شرقی ساختار ژئوپلیتیکی در حال ظهور جهان یعنی ايران، روسيه و چين كه اصالت و استقلال قدرت دارند، حضور بخش غربی ساختار مزبور یعنی آمريكا و متحدين آنرا در يكي از حساسترين و اصليترين مناطق ژئواستراتژيكي و ژئوپليتيكي جهان، يعني منطقه شمال اقيانوس هند و تنگه هرمز به چالش كشیدهاند.
بر اين اساس، ضرورت تامین امنیت گذرگاه استراتژیک تنگه هرمز در شمال اقيانوس هند و درياي عمان که جزو سیاستهای اعلامی و رسمی جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور ذیحق آن نیز می باشد، بهانه مداخله بازیگران قدرت جهانی قرار گرفته و منجر به شکل گیری ساختارهای نوظهور امنیتی در منطقه شده است. ائتلاف بحری به رهبری آمریکا و ائتلاف اروپایی به رهبری فرانسه که به بهانه امنیت تنگه هرمز در حال شکل گیری هستند دو ساختار مداخله گر بنظر می رسند که نقش کلیدی و توان استراتژیک ایران را در این زمینه نادیده گرفته اند. در حالی که ج. ا. ایران در سال جاری رسما سیاست رسمی و تعهد امنیتی خود نسبت به تنگه هرمز را به جهانیان در سازمان ملل اعلام و پیشگام بین المللی کردن امنیت تنگه هرمز گردید.
بنظر می رسد بدلیل مداخله قدرتهای غربی آمریکایی و اروپایی به بهانه امنیت تنگه هرمز، و نادیده انگاشتن سیاست رسمی و تعهد امنیتی ایران نسبت به تنگه هرمز و نیز انکار قدرت نظامی و امنیتی ج. ا. ایران برای انجام ماموریت مزبور، جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین کشور ذیحق در منطقه عمومی تنگه هرمز، خلیج فارس و شمال اقیانوس هند را وادار کرد تا با اتخاذ نوعی ابتکار استراتژیک توسط نیروی دریایی راهبردی ج. ا. ایران، ساختارهای غربی یاد شده را به چالش بکشد و ساختار امنیتی قابل توسعه جدیدی را با مشارکت قدرتهای رقیب سیستم غرب، یعنی چین و روسیه تشکیل دهد و قدرت خود را برای ایفای تعهد امنیتی و سیاست اعلامی خودش برای جهانیان و نیز رقبایش، در قالب رزمایش مشترک دریایی با حضور چین و روسیه به نمایش بگذارد.
بدیهی است که سه کشور مشارکت کننده در مانور دریایی موصوف، علایق و دغدغه های ژئوپلیتیکی مشترکی دارند و در یک ساختار ژئوپلیتیکی همسو در برابر آمریکا و متحدان غربی آن نیز قرار گرفته اند. چين، با هدف تضعيف فشار محاصره استراتژيك در درياي چين جنوبي و شرق اقیانوس آرام و نیز حضور موثر در مسیرهای دریایی منطقه اقیانوس هند؛ روسيه به منظور كاهش فشار انقباض فضايي ناشي از گسترش ناتو به سمت شرق و نیز تحقق رویای تاریخی حضور استراتژیک در اقیانوس هند و جنوب اوراسیا؛ و ايران نیز به منظور شكستن انزواي ژئوپليتيكی ناشی از سياست «فشار حداكثري اقتصادی» آمریکا بر علیه خود، نیاز به همسویی و همگرایی با یکدیگر دارند. تا بتوانند ظرفیتهای ژئوپلیتیکی اين منطقه را به اهرم فشار استراتژیکی علیه آمریکا تبدیل کنند و ضمن كاهش توان آمريكا در چالشسازي امنيتي و اقتصادي در اين منطقه، منافع اين قدرت رقیب و مداخلهگر را در معرض تهديد قرار دهند.
بازدید کل: 688 , بازدید امروز: 1
دکتر محمدرضا حافظ نیا متولد۱۳۳۴ در روستای خراشاد شهرستان بیرجند، و استاد پایه 44 گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس است. تخصص ایشان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است. وی در سال ۱۳۶۹ به عنوان اولین فارغ التحصیل دوره های دکتری دانشگاه تربیت مدرس موفق به اخذ مدرک دکتری در رشته جغرافیای سیاسی شد.
0 نظرات